English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1499 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
jackhammer U مته دستی مخصوص سوراخ کردن سنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
puttering U چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
putters U چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
puttered U چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
putter U چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
hawse hole U سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
palette U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
palettes U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
manual U دستور رزمی دستی سیستم دستی
riddle U سوراخ سوراخ کردن
riddles U سوراخ سوراخ کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
to cut out U بریدن ودراوردن- پیش دستی کردن بر- اماده کردن-انداختن
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
rough draw U سر دستی طرح کردن
forestalled U پیش دستی کردن بر
hand advance U میزان کردن دستی
bear hugs U دو دستی بغل کردن
get round U پیش دستی کردن بر
lubber U خام دستی کردن
bear hug U دو دستی بغل کردن
forestall U پیش دستی کردن بر
hand plane U رنده کردن دستی
forestalls U پیش دستی کردن بر
score a person U بر کسی پیش دستی کردن
circumvent U باحیله پیش دستی کردن
score off a person U بر کسی پیش دستی کردن
circumvented U باحیله پیش دستی کردن
circumventing U باحیله پیش دستی کردن
automatize U خودکار کردن یک وسیله دستی
circumvents U باحیله پیش دستی کردن
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
to go one better U برکسی پیش دستی کردن روی دست کسی رفتن
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
scuttle U سوراخ کردن
foraminate U سوراخ کردن
punched U سوراخ کردن
boring U سوراخ کردن
steek U سوراخ کردن
delving U سوراخ کردن
bore U سوراخ کردن
scuttled U سوراخ کردن
scuttles U سوراخ کردن
scuttling U سوراخ کردن
bores U سوراخ کردن
punches U سوراخ کردن
punch U سوراخ کردن
gored U سوراخ کردن
stabs U سوراخ کردن
stabbed U سوراخ کردن
stab U سوراخ کردن
broached U سوراخ کردن
broaches U سوراخ کردن
broaching U سوراخ کردن
delved U سوراخ کردن
incising U سوراخ کردن
delves U سوراخ کردن
goring U سوراخ کردن
pierce U سوراخ کردن
pierces U سوراخ کردن
broach U سوراخ کردن
gore U سوراخ کردن
delve U سوراخ کردن
to pick a hole in U سوراخ کردن
to punch a hole in U سوراخ کردن
wear a hole in U سوراخ کردن
pooled U سوراخ کردن
to burn a hole U سوراخ کردن
to poke a hole in any thing U سوراخ کردن
transfix U سوراخ کردن
drills U سوراخ کردن
pool U سوراخ کردن
drilled U سوراخ کردن
perforates U سوراخ کردن
to set abroach U سوراخ کردن
to drill through U سوراخ کردن
perforating U سوراخ کردن
drill U سوراخ کردن
pools U سوراخ کردن
perforate U سوراخ کردن
to break open U سوراخ کردن
gores U سوراخ کردن
carding brush U شانه حلاجی یا کیله جهت موازی کردن الیاف به روش دستی
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
spit U سوراخ کردن تف انداختن
burring U بامته سوراخ کردن
punch U مهر کردن سوراخ
burred U بامته سوراخ کردن
broached U سوراخ کردن قایق
back drill U از پشت سوراخ کردن
transfixion U عمل سوراخ کردن
spits U سوراخ کردن تف انداختن
burrs U بامته سوراخ کردن
to peck a hole in U با نوک سوراخ کردن
punch U سوراخ ایجاد کردن
burr U بامته سوراخ کردن
tusks U سوراخ کردن یا کندن
tusk U سوراخ کردن یا کندن
broach U سوراخ کردن قایق
To bark up the wrong tree. <idiom> [سوراخ دعا را گم کردن]
punched U مهر کردن سوراخ
broaches U سوراخ کردن قایق
broaching U سوراخ کردن قایق
hollow forge U سوراخ کردن گرم
pecking U بانوک سوراخ کردن
pecks U بانوک سوراخ کردن
puncturing U سوراخ کردن شکست
lancinate U بانیزه سوراخ کردن
precision bore U سوراخ کردن دقیق
prongs U باچنگ ک سوراخ کردن
punctures U سوراخ کردن شکست
pecked U بانوک سوراخ کردن
to tear a hole in U سوراخ یا پاره کردن
peck U بانوک سوراخ کردن
puncture U سوراخ کردن شکست
punched U سوراخ ایجاد کردن
pertusion U عمل سوراخ کردن
prong U باچنگ ک سوراخ کردن
gride U سوراخ کردن فرورفتن
lack vt U با گلوله سوراخ کردن
punches U مهر کردن سوراخ
punches U سوراخ ایجاد کردن
punctured U سوراخ کردن شکست
peeping U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
slot U سوراخ کردن شکاف کوچک
drilled U سوراخ کردن چاه کندن
jab U خنجر زدن سوراخ کردن
punctured U سوراخ کردن پنچر شدن
puncture U سوراخ کردن پنچر شدن
drill U سوراخ کردن چاه کندن
punctures U سوراخ کردن پنچر شدن
puncturing U سوراخ کردن پنچر شدن
notch U شکاف چوبخط سوراخ کردن
notches U شکاف چوبخط سوراخ کردن
jabbing U خنجر زدن سوراخ کردن
drills U سوراخ کردن چاه کندن
back drilling attachment U تجهیزات سوراخ کردن از پشت
slots U سوراخ کردن شکاف کوچک
unkennel U از سوراخ یا لانه بیرون کردن
slotting U سوراخ کردن شکاف کوچک
jabbed U خنجر زدن سوراخ کردن
jabs U خنجر زدن سوراخ کردن
pinhole U سوراخ کردن برای گوشی یاز
bores U وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
stave U شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
bore U وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
rupturing U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
loopholes U سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
rupture U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
fraise U گشادتر کردن سوراخ اره مدور
karatonyxis U عمبل اب مرواریدبوسیله سوراخ کردن قرنیه
ruptures U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
loophole U سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
borer U هرچیزیکه وسیله سوراخ کردن باشد
lanciation U سوراخ کردن یا تیر کشیدن دردتیر کشنده
concrete coring drill U مته برای سوراخ کردن هسته بتن
bolt U پیچ مخصوص قفل کردن در
penetract U رخنه کردن سوراخ کردن
punches U منگنه کردن سوراخ کردن
penetrated U رخنه کردن سوراخ کردن
stick U سوراخ کردن نصب کردن
penetrate U رخنه کردن سوراخ کردن
gimlet U سوراخ کردن مته کردن
penetrates U رخنه کردن سوراخ کردن
thrusting U سوراخ کردن رخنه کردن در
perforates U سوراخ کردن نفوذ کردن
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com